تبریک! چیزی به پیروزی ما در ماجرای تنبیه متجاوزین به باغ گیاهشناسی نوشهر نمانده است ...

روز گذشته وکیل پرونده تعرض به باغ گیاهشناسی نوشهر اعلام کرد: با حکم دادستان انقلاب قرار مجرمیت مدیرکل بندر نوشهر به دلیل قطع درختان صادر شد. فعالان محیط زیستی و دوستداران محیط زیست کشور از یک‌سو و مسئولان باغ گیاهشناسی نوشهر از سوی دیگر از شنیدن این خبر خوشحال خواهند بود چرا که صدور قرار مجرمیت برای این مقام استانی مازندران نتیجه پیگیری دو ساله مسئولان باغ گیاهشناسی نوشهر برای درختانی است که بی‌صدا در این پارک به خاک افتادند. باغ گیاهشناسی نوشهر با درختانی با عمر 90 سال حدود 54 سال پیش به عنوان اولین باغ پژوهشی و اکولوژیک در ایران و خاورمیانه ساخته شد که پرورش 1400 گونه گیاه در آن باغ موزه را به یک موزه تبدیل کرده بود. ولی در روز هشتم آبان ماه سال 89 اداره بنادر نوشهر اقدام به تصرف بخشی از این باغ برای احداث جاده کمربندی کرد که در صورت اجرای این عملیات حدود 50 هزار درخت و درختچه و چندین هکتار زمین زیرکشت گیاهان دارویی تخریب می‌شد. عبدالعلی ریاحی وکیل انجمن صنفی هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور اعلام کرد: به دنبال تجاوز به باغ گیاهشناسی نوشهر پرونده‌ای در دادسرای شهرستان نوشهر تشکیل شد و چون متشاکی در حد مدیرکل بود پرونده با قرار عدم صلاحیت به دادسرای مرکز استان (ساری) منتقل شد. وی افزود: شعبه 5 بازپرسی ساری پرونده را مورد مطالعه قرارداد و قرارمجرمیت برای متهم پرونده (مدیرکل بندر نوشهر) به دلیل قطع اشجار و تصرف عدوانی صادر کرد. این قرارمجرمیت با‌ موافقت دادستان ساری در مرحله صدور کیفرخواست است و بعد از صدور کیفرخواست مطابق قانون در دادگاه کیفری استان رسیدگی می‌شود. پیش از این آرمان به نقل از مسئولان این باغ گیاهشناسی اعلام کرده بود که شورای تامین استان یکی از اصلی‌ترین نهادهای پیگیری تخریب این پارک است. شهرام کیادلیری رئیس این پارک در گفت‌وگو با آرمان با اظهار تعجب از تصمیم شورای تامین استان گفته بود که این شورا در آخرین جلسه خود رای به تخریب بخش‌هایی از این باغ مهم برای عبور جاده ترانزیتی داده است. شهرام کیادلیری به مخالفت وزیر جهاد و کشاورزی و معاون او با تخریب این باغ اشاره کرده و گفت: «سوال اصلی اینجاست که چرا باید نظر نهایی در اینباره از سوی شورای تامین استان صادر شود.» پیش از این نیز معاون برنامه‌ریزی و پشتیبانی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران خواستار حفظ باغ گیاهشناسی نوشهر به عنوان تنها باغ موجود در مازندران شده بود. سید احسان ساداتی با اعلام اینکه «این باغ گیاهشناسی برای پژوهشگران ارزش زیادی دارد و بسیاری از گونه‌های خارجی، نخستین‌بار در این باغ کاشته شده» خواستار حفظ این باغ شده بود تا اکوسیستم موجود در این فضا حفاظت شود. صدور رای جدید دادستانی انقلاب می‌تواند گام تازه‌ای برای حفظ این باغ باشد.


کتاب سيماي تكنولوژي بذر با تأكيد برگياهان منابع طبيعي

    با خبر شدیم دو تن از اعضای هیات علمی این انجمن - آقایان دکتر محمد علی علیزاده و مهندس محسن نصیری - موفق به انتشار کتابی ارزشمند با عنوان: سيماي تكنولوژي بذر با تأكيد برگياهان منابع طبيعي شده اند که توسط مؤسسه تحقيقات ثبت و گواهي بذر  منتشر شده است.

    اين کتاب که داراي 192 صفحه - مشتمل بر 12 فصل - با تصاوير رنگي است. فصل اول کتاب به اهميت، معرفي و مصارف متعدد بذر و جايگاه آن در حفاظت ذخاير توارثي گياهي پرداخته است. فصل‌هاي دوم تا چهارم مربوط به شناخت، ويژگيها، عمل‌آوري و ذخيره‌سازي بذر اختصاص يافته است. فصل‌هاي پنجم تا هفتم مربوط به طول عمر، زوال و آزمونهاي بذر مي‌باشد. فصل‌هاي هشتم تا دهم به روشهاي مختلف پوشش‌دار کردن بذر (پرايمينگ)، قوه‌ناميه، بنيه و آزمونهاي مربوط به آنها اختصاص يافته است. فصل‌هاي يازده و دوازده مربوط به آزمونهاي سلامتي، کنترل و گواهي و قوانين حاکم بر بذر مي‌باشد. اين کتاب از معدود تأليفات فارسي در اين زمينه مي‌باشد که مي‌تواند به‌عنوان يک منبع درسي دانشگاهي در ‌اختيار دانشجويان دانشکده‌هاي کشاورزي و منابع طبيعي قرار گيرد.
 

درخواست از رییس جمهور برای پاسداری از باغ گیاه شناسی نوشهر

بیش از یکصد نفر از پژوهشگران و کارشناسان شاغل در بخش پژوهش منابع طبیعی،  طی نامه ای از رییس جمهور خواستند تا از کیان باغ گیاهشناسی نوشهر در برابر متجاوزان دفاع کند. شرح نامه در ادامه آمده است:


جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

مقام عالي رياست جمهوري اسلامي ايران

با سلام و احترام


، «از همه دوستداران طبیعت و حیات انسانی و گروه‌های مردمی که با سخنرانی‌ها و تجمعات و روشنگری‌های خود، موجب تحریک حساسیت مثبت نسبت به ضرورت صیانت از محیط زیست شده‌اند، تشکر می‌کنم .»


از بیانات رییس جمهور اسلامی ایران در اجلاس کپنهاگ در دی ماه سال 1388


جناب آقای رییس جمهور، حقیقت این است که ما اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، بیش از یک دهه است که می‌کوشیم در راستای اجابت سخن ارزشمند حضرتعالی که در پیشانی این نامه می‌درخشد، توانمندی‌ها، فرصت‌ها و برتری‌های دیرینه‌ترین باغ گیاه‌شناسی ایران در نوشهر را به گوش و چشم مردم و مسئولین رسانده و آنها را به ضرورت صیانت از این مجموعه‌ی بی‌نظیر واداریم. اما متاسفانه هر از چندگاه به بهانه‌ی احداث یک جاده کمربندی، برخی از مدیران محلی در سطح شهرستان نوشهر و استان مازندران با تحت فشار قرار دادن مسئولین باغ و مدیران بخش پژوهشی منابع طبیعی کشور می‌‌کوشند تا بخشی از این باغ را تصرف و با قطع درختان و درختچه‌هایش زمینه را برای نابودی کامل این موزه‌ی زنده‌ی حیات پژوهشی ایران در بخش منابع طبیعی و گیاهشناسی تسهیل کنند. این در حالی است که به راحتی می‌توان به جای عبور جاده از محدوده‌ی 35 هکتاری باغ، با اخذ مالکیت چند باب منزل مسکونی، جاده‌ی دیگری را از کنار آن عبور داد و یا آن که اقدام به احداث و ساخت یک پل هوایی کرد تا بدین‌ترتیب، هم موجودیت باغ آسیب نبیند و هم اندوخته‌های گیاهی شهرستان نوشهر برای تضمین سرانه‌ی فضای سبز شهروندان محفوظ مانده و به این ترتیب، یکی از مفاخر این استان در حوزه توریسم علمی/پژوهشی و آموزشی بتواند به حیات خود ادامه دهد.

گفتنی آن که این باغ به عنوان یک اثر تاریخی ملی با شماره 17795 در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور هم به ثبت رسیده است که قوانین مدون کشوری هر گونه تعرض و تخریب آن را ممنوع دانسته است. ثبت این اثر تاریخی به علت وجود پایه‌های ارزشمند و کم‌نظیری چون تنها پايه بلوط چوب پنبه در ايران،  قديمي‌ترين پايه‌هاي دارتالاب و ژينكو در كشور و درختانی با قدمت 150 الی 200 سال  بوده و تنها جايي است كه مي‌توان دو گونه جديد و منحصر به فرد را كه در سال‌هاي اخير از استان مازندران به دنيا معرفي شده است (گونه اسپيره نوشهري و افراي مازندراني) به طور كاشته شده يافت. 

    چنین است که ما اعضای هیات علمی و کارشناسان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور از آن مقام عالی تقاضا داریم تا در این ماجرا دخالت کرده و اجازه ندهند تا قدیمی‌ترین باغ گیاهشناسی ایران و خاورمیانه در نوشهر به بهانه‌ی توسعه‌ای ناپایدار، آسیبی جدی و جبران‌ناپذیر بیند.


سهم شکار در مرگ تنوّع زیستی ایران!


پایان دهیم این رویه خونریزانه را ...

    9 سال پیش، اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) در گزارش سال 2004 خود، جهانیان را شگفت‌زده و یا شاید بهتر است گفته شود: "بهت زده" کرد! این معتبرترین نهاد محیط زیستی دنیا که وظیفه‌ی پایش گونه‌های در معرض خطر انقراض را با انتشار سالانه‌ی سیاهه‌ی ‌سرخ(red data ) دارد در آن گزارش چنین آورد: «شتاب انقراض کنونی گیاهان و حیوانات در شرایط امروز کره‌ی زمین، ۱۰۰ تا هزار برابر سریع‌تر از میزان طبیعی انقراضی است که تا پیش از ظهور نقش انسان به عنوان عامل اصلی انقراض وجود داشت.» به عبارتی ساده‌تر، دانشمندان آی یو سی ان هشدار دادند که انسان‌ها، دست کم 100 برابر سرعت نابودی زیگونگی یا تنوع زیستی را در زمین افزایش داده‌اند. در تأیید این مدعا، اندکی بعدتر نتایج پژوهش‌ها و بررسی‌های میدانی 20 هزار اکولوژیست بریتانیایی منتشر شد که با هزینه دولت انگلستان، سطح تنوع زیستی در این شبه جزیره ثروتمند را بین سال‌های 1974 تا ۲۰۰۴ مورد بررسی قرار داده بودند و معلوم کردند که در طول 40 سال یاد شده، دست کم ۷۰ درصد از گونه‌های پروانه، ۵۴ درصد از گونه‌های پرنده و ۲۸ درصد از تنوع گونه‌ای گیاهی از بین رفته است . این در حالی است که در آغاز هزاره‌ی سوم، پروفسور ای ویلسون، زیست شناس برجسته دانشگاه هاروارد به صراحت گفته بود: «تا دو دهه‌ی دیگر، سرعت انقراض گونه‌ها در زمین 10 هزار برابر بیشتر از میزان طبیعی انقراض شتاب خواهد گرفت.» اظهار نظری که در زمان انتشار، البته بسیاری آن را بیش از حد بدبینانه دانستند. اما حدود دو سال و سه ماه پیش، یعنی در اکتبر 2010، سیمون استوارت، رئیس کمیسیون بقای گونه‌ها در آی یو سی ان در مورد برآورد دکتر ویلسون چنین گفت: «همه شواهد نشان می‌دهد که او درست می‌گوید.»

     در حقیقت ما اینک وارد دوره‌ای شده‌ایم که از آن با عنوان دوره «انسان زادی» یاد می‌شود؛ دوره‌ای متأثر از فعالیت‌های متراکم انسانی که به هیچ وجه با 5 دوره انقراض تاریخی گذشته در زمین که آخرین آن، نیستی دایناسورها را در بر داشت، قابل مقایسه نیست؛ زیرا اینک این فعالیت‌ها و فشارهای انسانی در حوزه صنعت، زراعت، دامداری، شکار، ماهیگیری و رشد نفوس آدمی است که به عنوان مهم‌ترین دلایل شتاب گرفتن انقراض از آن یاد می‌شود. حتی چندی پیش، لستر براون – نویسنده نامدار دنیای محیط زیست – در یکی از آخرین کتاب‌هایش ضمن اشاره به پژوهش پل مک کریدی، در باره نسبت وزنی انسان و دام‌ها و حیوانات اهلی‌اش در مقایسه با وزن همه‌ی مهره‌دارانی که در هوا و خشکی زندگی‌ می‌کنند، گفت: در ده هزار سال پیش، این مقدار فقط یک دهم درصد بوده، در حالی که اینک به 98 درصد رسیده است ! یعنی وزن همه‌ی پرندگان و چرندگان ساکن در خشکی‌ها، همه‌ی فیل‌ها و زرافه‌ها و پلنگ‌ها و گرازها و یوزها و ببرها و خرس‌ها و گرگ‌ها و روباه‌ها و خرگوش‌ها و خلاصه وزن همه‌ی مهره‌داران عالم، اینک به دو درصد وزن انسان و دام‌ها و دیگر حیوانات اهلی کرده و خانگی‌اش نمی‌رسد! چه سندی از این گویاتر که نشان دهد و ثابت کند تا چه اندازه و پرشتاب داریم مرگ زندگی را در زمین سرعت بخشیده و رقم می‌زنیم؟

کاری از حسن مقیمی

     در چنین شرایطی می‌خواهیم ببینیم اوضاع در سرزمینی که بیشتر دوستش داریم، در ایران عزیزمان چگونه است؟

    راست این که زیگونگی حیات در وطن هم، حال و روز خوشی ندارد. این واقعیتی است که همه بر آن مهر تأیید می‌زنند؛ چه مسئول دولتی و متولّی موضوع، چه فعالان و کارشناسان محیط زیست و چه حتا شکارچی‌هایی که همچنان در پی گرفتن عکس یادگاری در کنار لاشه‌ی وحوشی هستند که شمارشان شتابان در حال کاهش است. فارغ از جستارهای اخلاقی و آموزه‌هایی که بر رعایت حق حیات برای همه‌ی جانداران روی زمین تأکید می‌کند و در بیانیه‌ی جهانی حقوق حیوانات که در سال 1978 در یونسکو منتشر شد هم مستتر است، جای پاسخی سزاوارانه بر این پرسش خالی است که به راستی آیا اگر فرهنگ شکار و شکارگری در این سرزمین محو می‌شد، می‌توانستیم با اطمینان از محو خطر نیستی تنوع زیستی در ایران‌زمین سخن گوییم؟ به بیانی ساده‌تر، متهم شماره یک در کاهش معنی‌دار شمار وحوش کیست و در این میان، چه سهمی از تشدید این بحران متوجه یک میلیون و پانصد هزار قبضه سلاح ثبت شده‌ و لابد هزاران سلاح ثبت‌نشده و غیرمجازی است که به سمت زیستمندان ساکن در طبیعت ایران نشانه رفته است؟

     این البته پرسشی است که باید سازمان حفاظت محیط زیست کشور بر مبنای یک سامانه‌ی پایش و سرشماری پیوسته و منظم از وحوش ایران انجام می‌داد و همه ساله تغییرات شمار وحوش، ظرفیت برد و میزان احتمالی حیوانات مازاد را به تفکیک هر زیستگاه اعلام می‌کرد. با این وجود، سالهاست که این سازمان از انجام چنین کاری بازمانده یا بازداشته شده است! و عملاً اعلام می‌شود که آمار دقیقی از شمار وحوش موجود در کشور، چه در مورد مهره‌داران خشکی‌زی، چه آبزی و چه در مورد پرندگان وجود ندارد. بنابراین، در چنین شرایطی که آماری رسمی و دقیق از شمار جانوران هدف شکار وجود ندارد، چگونه است که ادارات کل محیط زیست در استان‌های کشور هر ساله، تعدادی مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی صادر می‌کنند؟ درست مثل ماجرای ترافیک و آلودگی هوای تهران که منجر به ایجاد طرح محدودیت تردد خودروهای شخصی در مناطق مرکزی شهر شد؛ ولی همزمان مجوزهایی چاپ و منتشر شد تا در قبال گرفتن وجهی معین، اجازه دهند تا افراد با خودروهای شخصی خود در محدوده طرح ترافیک تردد کنند!

برای این است که ایران را دوست دارم ...

    پرسش این است که اگر نمی‌دانیم چه تعداد کل و بز و قوچ و میش و آهو و جبیر داریم، و اگر نمی‌دانیم ظرفیت نگهداری یا برد بوم‌شناختی هر زیستگاه برای هر علفخوار چقدر است، چگونه و مبتنی بر کدامین روش فنی و علمی اقدام به صدور پروانه شکار می‌کنیم؟

    به نظرم نخستین وظیفه‌ی معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، ارایه‌ی تخمینی دقیق و مبتنی بر روشی علمی از شمار گونه‌های حیات وحش به تفکیک هر یک از مناطق چهارگانه تحت امرش است. این آمارها باید سالانه اعلام شود تا بتوان عملکرد هر مجموعه‌ی مدیریتی و برنامه‌های اجرا شده‌اش را به درستی نقد کرده و مورد قضاوت قرار داد. اما وقتی نمی‌دانیم شمار وحوش در ابتدا و انتهای مدیریت محمد هادی منافی، معصومه ابتکار چه تغییری با فاطمه جوادی و یا محمدجواد محمدی‌زاده داشته است، چگونه می‌شود با خط کشی دقیق، عیار موفقیت را در کارنامه‌ی چهار رییس پیشین در حوزه حیات وحش جانوری محک زد؟

    اینجاست که آدمی حس می‌کند که شاید عمدی در کار است تا آمارها منتشر نشود و سرشماری‌ها از وحوش ناقص و محرمانه باقی ماند تا بلکه نشود مدیری را بابت عملکرد چهار یا هشت ساله‌اش به چالش گرفته و مورد پرسش قرار داد. این در حالی است که مردم و به ویژه محلی‌ها در البرز و زاگرس و دیگر زیستگاه‌های مشهور کشور، هر از چندگاه مردانی را در گروه‌های چند نفره و مجهز که دارای پروانه‌ها و مجوزهای لازم هم هستند، می‌بینند که آزادانه و فارغ‌البال به شکار مشغولند و از حمایت‌های قانونی ویژه هم برخوردارند و نگویید که نیستند که کسی دیگر باور نمی‌کند! می‌کند؟

    به عنوان مثال، اگر آمار نداریم، چگونه است که مثلاً در یک سال، مانند سال 1387 فقط 61 مجوز شکار چهارپا صادر می‌شود و بلافاصله در سال بعدش، با بیش از 10 برابر رشد، تعداد مجوزهای صادر شده به 687 عدد افزایش می‌یابد. این سردرگمی و بی‌نظمی ناشی از چیست؟

حیات وحش در تنگ صیاد

   نگارنده پس از بررسی‌های فراوان و رایزنی‌های متعدد سرانجام توانسته به برخی از نتایج سرشماری وحوش کشور در طول پنج سال گذشته دست یابد که البته رسمی نیست، اما به نظر می‌رسد که از واقعیت هم به دور نباشد. بر بنیاد این آمارها، شمار جبیر از 2371 در سال 1386 به 2323 رأس در سال 1390 کاهش یافته است. اما شمار آهو در همان محدوده زمانی از 11320 به 17899 افزایش یافته، در مورد کل و بز، اما روند کاهنده بوده و شمار آنها از 40302 به 37858 کاهش یافته و دست آخر آن که شمار قوچ و میش سراسر کشور از 46332 به 53477 افزایش یافته است. به دیگر سخن، در هر 71029 هکتار از خاک ایران، یک جبیر وجود دارد. این نسبت برای آهو، 9218 هکتار، برای هر کل و بز، 4358 هکتار و دست آخر آن که برای هر قوچ و میش 3085 هکتار است. این در حالی است که در هر دو هکتار از خاک ایران، یک انسان زندگی می‌کند؛ یعنی شمار انسان‌ها از شمار پرتراکم‌ترین علفخوار موجود در ایران که قوچ و میش باشد، بیش از 1500 برابر یا 150 هزار درصد بیشتر است! نسبتی که برای جبیر به بیش از سه میلیون و پانصدهزار درصد می‌رسد!

    و غم‌انگیزتر آن که در چنین شرایطی، دست کم یک میلیون و پانصد هزار قبضه اسلحه، 45 میلیون گلوله سربی (30 تیر برای هر اسلحه در سال) و 300 میلیون ساچمه (200 ساچمه برای هر تفنگ) به صورت بالقوه به سوی همین تعداد اندک علفخوار موجود در کشور نشانه رفته است (و این ها همه تعداد فشنگ و ساچمه مجاز است که هر اسلحه در سال می‌تواند از آن برخوردار شود و همه می‌دانیم که تعداد واقعی فشنگ و ساچمه اختصاص یافته به هر تفنگ شکاری، به مراتب رقم بالاتری است). یعنی به صورت میانگین، موجودیت هر علفخوار ایران ( که مجموع‌شان به 111557 می‌رسد) سالانه با 3093 گلوله سربی یا ساچمه‌ای که به سمتش نشانه رفته است، تهدید می‌شود. این درحالی است که در این محاسبه به دیگر عوامل تهدیدکننده حیات علفخواران، از جمله تصادف در جاده‌ها، تصرف زیستگاه‌ها، تخریب پوشش گیاهی، کمبود آبشخور، بیماری، فعالیت رو به گسترش دامداری‌های سنتی و صنعتی و ... اشاره نشده است. همچنین در این محاسبه، به خبرهایی که اشاره می‌کند سالانه ده‌ها نفر از شکارچیان حرفه‌ای از دیگر کشورهای جهان و نیز شیوخ متمول آن سوی خلیج فارس برای شکار یا زنده‌گیری حیوانات موجود در ایران، وارد کشور شده و می‌شوند، پرداخته نشده و صرفنظر گردیده است.

چگونه به او شلیک می کنیم؟

    فرجام سخن:

   یکبار دیگر بیاییم و کلاه خویش را قاضی کنیم؛ شاید شکار مهم‌ترین دلیل نابودی حیات وحش ایران در شرایط کنونی نباشد، اما قبول کنید که عامدانه‌ترین و ناجوانمردانه‌ترین دلیلی است که هیچ یک از موازین و آموزه‌های اخلاقی و محیط زیستی نیز آن را تأیید نمی‌کند.

   ما باید اجازه دهیم تا فرزندان این آب و خاک هم، همچنان از موهبت حضور و تماشای خرامیدن یوزها، پلنگ‌ها، جبیرها، آهوها و دیگر جانداران ارزشمند وطن برخوردار باشند و به پایان بریم این همه آزمندی و خودخواهی را.

    به خدا ما فرزندان فردوسی بزرگ هستیم که هزار سال پیش در چشم و گوش‌مان نوشت و زنهار داد:

سیاه اندرون باشد و سنگ دل

که خواهد که موری شود تنگ دل

    آیا شناسه‌های سیاه بختی و سیاه اندرونی را در جامعه‌ی امروز ایران و جهان نمی‌بینیم؟ بس کنید و بس کنیم این رویه‌ی خونریزانه را ...

همین و تمام.

محمد درویش

سخنرانی فصلی انجمن در 15 بهمن 1391

به آگاهی علاقه مندان می رساند، سومین سخنرانی فصلی انجمن در سال 1391 در تاریخ 15 بهمن ماه 1391 در تالار اجتماعات موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور برگزار خواهد شد. این مراسم با حضور آقای دکتر محمدرضا نوتاش، مشاور رییس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی برگزار می شود. ایشان در این جلسه به معرفی نقشه جامع علمی کشاورزی ایران خواهند پرداخت.

مراسم از ساعت 10 صبح آغاز شده و ورود برای عموم آزاد است.

شمارش معکوس برای تخریب باغ گیاه‌شناسی نوشهر!

بولدوزرها مهم‌ترين گنجينه پژوهشي منابع طبيعي و كشاورزي را نشانه گرفته‌اند



با آنکه انتظار می‌رفت که مسئولان اجرایی کشور به درخواست صدها کارشناس و پژوهشگر منابع طبیعی مبنی بر مصون ماندن باغ گیاه‌شناسی نوشهر پاسخ مثبت دهند اما بنابر مصوبه شورای تامین استان مازندران قرار است بخشی از این باغ که از آن به‌عنوان قدیمی‌ترین باغ گیاه‌شناسی کشور یاد می‌شود قربانی احداث مسیری شود که جاده کمربندی را به نوشهر متصل می‌کند.
کارشناسان و اعضای هیأت علمی منابع طبیعی و کشاورزی کشور می‌گویند تخریب این باغ از یک‌سو، صدها محقق و دانشجو را از مهم‌ترین مرکز تحقیقاتی منابع طبیعی و کشاورزی کشور محروم می‌کند و از سوی دیگر، وجهه کشور را نزد جهانیان خدشه‌دار می‌سازد.

«باغ گیاه‌شناسی نوشهر در هر شرایطی باید حفظ شود» این جمله فصل‌الخطاب گفته‌های مهندس کاظم نصرتی‌نصرآبادی است؛ کارشناس پرسابقه‌ای که سال‌ها ریاست جامعه جنگلبانی کشور را برعهده داشته است. او ضمن ابراز تأسف از خطری که باغ گیاه‌شناسی نوشهر را تهدید می‌کند، می‌گوید: «از دهه 40 ما توانستیم با عبور از جنگلبانی به جنگلداری برسیم و طرح‌های جنگلداری و مدیریت جنگل را جایگزین گارد و یگان حفاظت کنیم. این رویکرد مثبتی بود که سبب شد تا با نگاه علمی و فنی، جنگل مدیریت شود. به موازات این تغییر، در سال1347 مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور تشکیل شد تا مدیریت جنگل مبتنی بر پژوهش و تحقیقات باشد.»

نصرتی می‌افزاید: «از آنجایی که ما در رویشگاه‌های طبیعی کشور از تنوع زیستی در خور توجهی برخورداریم این تنوع گونه‌ها، ایجاب می‌کرد که فعالیت‌های مرتبط با منابع طبیعی بر پایه پژوهش و تحقیق استوار باشد با همین نگاه بود که در نقاط مختلف، باغ‌های اکولوژیک و گیاه‌شناسی ازجمله باغ گیاه‌شناسی نوشهر تاسیس شد.»

وی که در دوران خدمت اداری خود، سال‌ها مدیریت جنگل‌های شمال کشور را عهده‌دار بوده است باغ گیاه‌شناسی نوشهر را حاصل سال‌ها تلاش کارشناسان و محققان منابع طبیعی می‌داند و می‌گوید: «این باغ یک الگو و نمونه است که نباید به هیچ بهانه و قیمتی تخریب شود بلکه شایسته است آن را تقویت کنیم. حداقل اگر به وسعت آن اضافه نمی‌کنیم از نظر علمی و پژوهشی زمینه ارتقای آن را فراهم کنیم.»

نصرتی تصریح می‌کند: «تخریب این باغ، تخریب منابع پایه کشور است؛ توهین به علم و تحقیقات است. چنانچه این باغ تخریب شود در دنیا تصویری که از ما ارائه می‌شود تصویر ملتی است که کارهای پژوهشی را شروع می‌کند اما پس از 50 سال تلاش، آن را قربانی طرحی می‌کند که هیچ اولویتی ندارد؛ از نظر جهانیان این بدترین شکل سرمایه‌گذاری است.»

این باغ را برای حفظ منابع طبیعی تحمل کنید

دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران در این باره می‌گوید: «باغ‌های گیاه‌شناسی در قرن شانزدهم میلادی و با وقوع رنسانس جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد و با ارتقای منزلت علم در جامعه، محققان تاسیس این باغ‌ها را در مراکز دانشگاهی آغاز کردند. یکی از اهداف شکل‌گیری این باغ‌ها، آشنا شدن مردم با گیاهان به‌خصوص گیاهان دارویی بود. اما با پیشرفت‌های علمی، اهداف والاتری برای این باغ‌ها در نظر گرفته شد. ایجاد مرکزی برای پژوهش و مرکزی برای سازگاری گیاهان وحشی در باغ‌های گیاه‌شناسی به منظور استفاده از آنها در کشاورزی، ژنتیک و مهندسی ژنتیک ازجمله این اهداف بود.»

این گیاه‌شناس خاطرنشان می‌کند: «یکی دیگر از اهداف باغ‌های گیاه‌شناسی تبدیل این باغ‌ها به مراکز گردشگری است به‌طوری که باغ گیاه‌شناسی کیو در انگلیس سالانه دومیلیون بازدید‌کننده دارد. باغ گیاه‌شناسی برلین هم به‌طور متوسط هر سال 500 هزار گردشگر را به‌سوی خود جذب می‌کند. بازدید از این باغ‌ها از یک سو، باعث ارتقای دانش علمی گردشگران می‌شود و از سوی دیگر، زمینه توسعه پایدار را فراهم می‌سازد.»

آخانی در ادامه می‌گوید: «برخلاف آنچه در کشورهای توسعه‌یافته شاهدیم در کشور ما، متأسفانه باغ‌های گیاه‌شناسی جایگاهی ندارند و با همین نگاه، توسعه این باغ‌ها در دانشگاه‌ها جایی ندارد؛ درنتیجه شمار باغ‌های گیاه‌شناسی کشور محدود به سه باغ است؛ «باغ گیاه‌شناسی نوشهر» و «باغ گیاه‌شناسی ملی ایران» که زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی اداره می‌شوند و«باغ گیاه‌شناسی ارم» که زیر نظر دانشگاه شیراز است. اما بقیه مراکز علمی و دانشگاهی و حتی دانشگاه تهران از داشتن یک باغ گیاه‌شناسی محروم هستند. البته در پردیس کرج یک باغ گیاه‌شناسی وجود دارد ولی این باغ در مقایسه با باغ‌های دیگر چندان فعال نیست.»

وی با تاکید بر اهمیت باغ‌های گیاه‌شناسی یادآور می‌شود: «در حالی ما به باغ‌های گیاه‌شناسی اهمیتی نمی‌دهیم که کشور ما با وسعتی بالغ بر یک‌میلیون و 600هزار کیلومتر مربع با تهدیدات متعددی نظیر ریزگردها، شور‌شدن زمین، افت آب‌های زیرزمینی، سیل و معضلات ناشی از آلودگی در شهرها مواجه است. آیا با وجود این همه معضل نباید ما چند هکتار باغ گیاه‌شناسی را تحمل کنیم ؟ این باعث تأسف و شرمندگی است که ما این چند هکتار را که نقشی انکارناپذیر در آموزش و پژوهش دارد می‌خواهیم قربانی جاده‌ای کنیم که مسیرهای جایگزین دارد. این زیبنده کشور نیست.»
آخانی خسارت تخریب ناشی از باغ گیاه‌شناسی نوشهر را فرامنطقه‌ای عنوان می‌کند و می‌گوید: «مسئله فراتر از آن چیزی است که برخی تصور می‌کنند. وجود باغ‌های گیاه‌شناسی یک ضرورت برای کشور است براین اساس مسئولان باید هر شش‌ماه یک باغ گیاه‌شناسی تاسیس کنند نه اینکه همین سه باغ را از بین ببرند.»

تیشه بر ریشه پژوهش

دکتر خسرو ثاقب‌طالبی، محقق مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع با اشاره به مساحت کم رویشگاه‌های جنگلی می‌گوید: «ما در کشوری زندگی می‌کنیم که وسعت جنگل‌های آن بسیار اندک است آن وقت می‌خواهیم یکی از قدیمی‌ترین باغ‌های گیاه‌شناسی کشور را قربانی ساخت جاده کنیم. این بسیار دور از انتظار و باعث تأسف است. باغ گیاه‌شناسی نوشهر هویت و تاریخچه بندر نوشهر است اگر از نوشهر قدیمی‌تر نباشد جوان‌تر نیست. برای شکل‌گیری این باغ 50 سال وقت صرف شده است. حاصل 50 سال زحمت محققان و کارشناسان دلسوز این باغ را به گنجینه‌ای بی‌نظیر از گونه‌های نادر گیاهی اعم از داخلی و خارجی تبدیل کرده است با وجود این، قرار است این باغ قربانی ساخت جاده‌ای شود که گزینه‌های جایگزین دارد.»

این پژوهشگر جنگل می‌افزاید: «اگر احداث مسیر دسترسی برای اتصال کمربندی نوشهر به بندر این همه ضرورت دارد چرا مسئولان ذیربط، مسیر مورد نظر را به گونه‌ای انتخاب نمی‌کنند که باغ گیاه‌شناسی مصون بماند. مسئله این است که متولیان احداث جاده نمی‌خواهند برای احداث مسیر مورد نظر هزینه کنند و درنتیجه منابع طبیعی و محیط‌زیست را قربانی می‌کنند. در حالی که این باغ از نظر علمی و تحقیقاتی جایگاهی بی‌نظیر دارد؛ آمار دانشجویانی که هر سال به این مرکز مراجعه می‌کنند بخشی از اهمیت این مرکز را نشان می‌دهد.» وی با اشاره به اینکه تخریب این باغ به‌سادگی میسر است اما ساخت آن به سال‌ها خون دل خوردن نیاز دارد، تصریح می‌کند: «صرف‌نظر از همه ارزش‌های انکارناپذیر باغ گیاه‌شناسی نوشهر، در فضایی که ساخت‌و‌سازهای مسکونی، اداری و تجاری همه شهر را فراگرفته، وجود چنین باغی غنیمت است که مسئولان باید آن را با چنگ و دندان حفظ کنند نه اینکه آن را برای ساخت مسیری که جایگزین دارد تخریب کنند.»

مهندس محمد درویش، قائم‌مقام انجمن علمی اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع از باغ گیاه‌شناسی نوشهر به‌عنوان موزه تحقیقات منابع طبیعی کشور یاد می‌کند و می‌گوید: «یکی از دلایل حفظ این مجموعه آن است که اگر قرار باشد مطالعات تاریخ‌نگاری در حوزه پژوهش‌های منابع طبیعی صورت بگیرد با حذف این مجموعه این مطالعات عملا ناقص می‌ماند.»

وی ادامه می‌دهد: «بسیاری از کارشناسان و مدیران منابع طبیعی واحدهای درختکاری را در این مرکز گذرانده‌اند مرکزی که قدمت آن به 50 سال می‌رسد. نکته در خور تامل اینکه با توجه به توسعه شتابان نوشهر، این باغ تنها مجموعه منسجمی است که در محدوده شهر از تخریب‌ها مصون مانده است. این باغ یکی از جاذبه‌های گردشگری و توریسم علمی به حساب می‌آید از این رو، انتظار می‌رود مسئولان با حمایت از این مرکز تحقیقاتی و پژوهشی باارزش حمایت کنند نه اینکه با سنگ اندازی مانع صیانت و حفاظت از آن شوند.»

باغی همسنگ با باغ‌های گیاه‌شناسی جهان

باغ گیاه‌شناسی نوشهر در اوایل دهه 30 در عرصه‌ای به وسعت 35هکتار تأسیس شد. این باغ که با شماره 17795 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده در حال حاضر بالغ بر 800گونه از گونه‌های گیاهی نادر داخلی و خارجی را در خود جای داده است. ‌گونه‌های گیاهی موجود در این باغ طی سالیان متمادی با تغییرات شرایط محیطی سازگار شده و به بذر نشسته‌اند و سال‌هاست که به‌طور مستمر از نهال‌های برآمده از این باغ، در جنگل‌کاری‌ها، پارک‌ها و فضای سبز کشور استفاده می‌شود. باغ گیاه‌شناسی نوشهر علاوه بر ارزش تحقیقاتی و مطالعاتی، تنها باغ گیاه‌شناسی ناحیه هیرکانی است و در مجامع بین‌المللی نظیر اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) از اهمیت و اعتبار ویژه‌ای برخوردار است.

اما بدون‌توجه به این ارزش‌ها، در سال1382 طرح احداث راه دسترسی بندر به کمربندی نوشهر که بخشی از آن از داخل باغ گیاه‌شناسی عبور می‌کند از سوی اداره کل بنادر و دریانوردی مازندران در دستور کار قرار گرفت. این طرح با مخالفت‌های وزارت جهادکشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، سازمان جهادکشاورزی مازندران و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران مسکوت ماند. با وجود این، هفت‌سال بعد و پس از کشمکش‌ها و نامه‌نگاری‌های متعدد،کارکنان اداره کل بنادر و دریانوردی در آبان‌ماه 89 با ماشین‌آلات سنگین راهسازی‌ بدون مجوز و بدون هماهنگی وارد این باغ شدند و سه‌ هکتار از عرصه‌های این مرکز تحقیقاتی را تخریب کردند. هر چند دفاع جانانه کارکنان باغ در مقابله با تخریب‌کنندگان و پیگیری مسئولان وزارت جهاد کشاورزی منجر به رای تحسین‌برانگیز مرجع قضایی مبنی بر توقف این عملیات مخرب شد و انتظار آن بود که با این اقدام قضایی، باغ گیاه‌شناسی نوشهر برای همیشه مصون بماند اما مصوبه اخیر شورای تامین استان که خبر آن هفته گذشته منتشر شد امید جامعه منابع طبیعی را برای حفظ ارزشمندترین مرکز تحقیقاتی و پژوهشی تبدیل به یاس کرد. بر اساس این مصوبه، تخریب باغ قطعی شده است.

موضع گیری صریح دکتر رجایی بر علیه تخریب کنندگان باغ گیاهشناسی نوشهر

با معرفي متخلفان به مراجع قضايي

تخریب‌کنندگان باغ گیاه‌شناسی نوشهر مجازات می‌شوند


محیط زیست > گیاهان- گروه محیط‌زیست- اسدالله افلاکی: 

با آنکه خبرهای دریافتی، نشان از عزم جدی مسئولان اجرایی استان مازندران برای احداث جاده‌ای دارد که بخشی از باغ گیاه‌شناسی نوشهر را تخریب می‌کند اما با ورود رئیس کمیسیون کشاورزی، آب ومنابع طبیعی مجلس شورای اسلامی به این موضوع و دفاع تمام قد وی از باغ گیاه‌شناسی انتظار می‌رود قدیمی‌ترین باغ گیاه‌شناسی کشور از تخریب‌ها مصون بماند.

مهندس عباس رجایی در گفت‌وگو با همشهری ضمن تأکید بر حفظ باغ گیاه‌شناسی نوشهر تصریح کرد: «همانطور که پیش از این هم اعلام شد از نظر کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی مصوبه مرتبط با طرح احداث جاده‌ای که منجر به تخریب باغ گیاه‌شناسی می‌شود قابلیت اجرایی ندارد و تمامی کسانی که در این رابطه اقدامی انجام بدهند مجرم محسوب می‌شوند و باید از طریق دادگاه صالحه به جرم آنها رسیدگی شود.»


ذخایر ژنتیک کشور را حراج نکنید


این نماینده پرسابقه مجلس که با حساسیت ویژه‌ای مسائل کشاورزی و منابع طبیعی را دنبال می‌کند با اشاره به اینکه به‌شدت به این مصوبه اعتراض دارم، افزود: «به تمامی مقامات و مسئولان استان مازندران توصیه می‌کنم جلوی این فاجعه زیست‌محیطی را بگیرند در غیراین صورت مجلس شورای اسلامی، کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس و تمام دلسوزان منابع طبیعی و کشاورزی کشور خود را موظف و ملزم می‌دانند با مراجعه به مراجع ذی‌صلاح از مجموعه کسانی که در این رابطه تخلفی را مرتکب شده‌اند شکایت کیفری کرده و متخلفان را به مراجع قضایی معرفی کنند.»


رجایی که موضعگیری اخیر وی در قبال طرح واگذاری جنگل به دامداران و حاشیه‌نشینان جنگل نشان داد مصالح ملی و توسعه پایدار را قربانی طرح‌های زودبازده نمی‌کند، به پیشینه اقدامات مجلس برای حفاظت از باغ گیاه‌شناسی نوشهر اشاره کرد و گفت: «نخستین‌بار که بحث عبور جاده از این باغ مطرح شد مجلس با ارسال نامه‌ای به دولت محترم رسما اعتراض خود را نسبت به تخریب باغ گیاه‌شناسی نوشهر اعلام کرد؛ همزمان رونوشت نامه برای استاندار مازندران هم ارسال شد و طی آن به صراحت اعلام کردیم که احداث چنین جاده‌ای برخلاف سیاست‌های توسعه کشاورزی و منابع طبیعی کشور است و این طرح نباید اجرا شود.»


رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: «طبق قانون هیچ فرد حقیقی یا حقوقی حق ندارد ذخایر ژنتیک کشور را به حراج بگذارد. این ذخایر مواریثی هستند که برای حفاظت از آنها از هیچ کوششی نباید دریغ شود. بخشی از همین ذخایر در گذشته توسط کشورهای دیگر به تاراج رفت و امروز ذخایری را که زمانی متعلق به ما بود در بازارهای جهانی به قیمت کلان به متقاضیان ازجمله خود ما می‌فروشند.» به گفته وی «این ذخایر به یغما رفته اکنون به پایه‌های تحول شگرف در کشاورزی و منابع طبیعی آنها (تاراج‌کنندگان) تبدیل شده است. برهمین اساس، ما امروز موظف به حفظ تنوع زیستی کشور هستیم و بانک ژنی را که با مرارت بسیار زیاد تهیه شده و حاصل سال‌ها تلاش و خون دل خوردن صدها محقق و پژوهشگر کشور است باید حفظ کنیم و آن را توسعه بدهیم تا در آینده بتوانیم از این منابع در توسعه کشور بهره ببریم.»


رجایی با اشاره به قوانین بازدارنده مبنی بر حفاظت از مراکز تحقیقاتی نظیر باغ گیاه‌شناسی نوشهر یادآور شد: «براساس قانون ثبت اختراعات و اکتشافات کشور و قوانین کشاورزی و منابع طبیعی ازجمله قانون افزایش بهره‌وری بخش کشاورزی ومنابع طبیعی، قانون نظام جامع دامپروری کشور و نیز قانون ایمنی زیستی جمهوری اسلامی ایران، هرگونه تعرض به ذخایر ژنتیک کشور ممنوع بوده و صادرات و واردات آن باید تابع این قوانین و مقررات مرتبط باشد.»


وی درپایان گفت: «اگر قرار است جاده‌ای برای توسعه بندر نوشهر احداث شود ضروری است این جاده به‌گونه‌ای طراحی شود که باغ گیاه‌شناسی محفوظ بماند، اما اینکه بخواهند بخشی از این باغ را قربانی ساخت جاده کنند به‌شدت مذموم و مغایر با قانون است و یک خطای فاحش استراتژیک محسوب می‌شود. مسئولان امر و متولیان احداث این جاده باید درنظر داشته باشند که مسائل و مواریث ژنتیک در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی به همان نسبت ارزشمند است که مسائل ژنتیک در حوزه بهداشت، درمان و تحقیقات پزشکی اهمیت دارد. اگر امروز تنوع زیستی کشور به هر دلیلی دستخوش آسیب شود در آینده به کشوری فاقد تنوع زیستی تبدیل خواهیم شد. این فقدان تنوع زیستی، در بسیاری موارد کشور را آسیب‌پذیر می‌کند؛ به‌خصوص محیط‌زیست کشور را با تخریب جدی مواجه می‌سازد.»


این گزارش می‌افزاید: بنابر مصوبه شورای تأمین استان مازندران قرار است بخشی از باغ گیاه‌شناسی نوشهر قربانی احداث مسیری شود که جاده کمربندی را به نوشهر متصل می‌کند. این مصوبه در حالی در دستور کار قرار گرفته که اوایل آبان‌ماه سال 89مأموران اداره کل بنادر و دریانوردی نوشهر که ساخت جاده مورد نظر را پیگیری می‌کنند بدون مجوز وارد باغ گیاه‌شناسی نوشهر شده و سه هکتار از عرصه‌های این باغ را تخریب کردند. هرچند این عملیات با رأی مراجع قضایی به تعلیق درآمد اما اکنون با گذشت دو سال قرار است عملیات تخریب از سرگرفته شود؛ عملیاتی که باعث سرخوردگی و دلسردی اعضای هیأت علمی و محققان و کارشناسان حوزه منابع طبیعی و کشاورزی کشور شده است. گزارش صفحه 12امروز دیدگاه‌های برخی کارشناسان را در این زمینه منعکس می‌کند.

جنگل ملک شخصی نیست

درحالی‌که طرح‌های پیشنهادی رئیس‌جمهور مبنی بر استفاده بیشتر از جنگل‌ها و مراتع در صحن علنی مجلس، جامعه منابع طبیعی را بهت زده کرد، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور کوچک‌ترین واکنشی نسبت به این طرح نشان نداد.

 بسیاری در تماس با همشهری از این موضع انفعالی سازمان جنگل‌ها و مراتع انتقاد کرده‌اند و گفته‌اند که چرا سازمان جنگل‌ها که متولی صیانت از رویشگاه‌های طبیعی است تا‌کنون واکنشی نسبت به این طرح نشان نداده است. واقعیت این است که بدنه کارشناسی سازمان جنگل‌ها به‌دلیل عرقی که نسبت به منابع طبیعی دارند با شنیدن این پیشنهادها دچار شوک شده‌اند اما این موضع انفعالی ناشی از آن است که سازمان جنگل‌ها و مراتع که ماهیتی کاملا حفاظتی دارد یکی از زیرمجموعه‌های وزارت جهادکشاورزی است؛ وزارتخانه‌ای که ماهیت تولید دارد و پیوسته توسعه ناپایدار کشاورزی را دنبال می‌کند.


با وجود این، انتظار می‌رفت وزیر محترم جهادکشاورزی که روز چهارشنبه گذشته رئیس دولت را در مجلس همراهی می‌کرد بنابر مسئولیتی که دارد پیش از طرح چنین پیشنهادهایی، از مسئولان و کارشناسان سازمان جنگل‌ها نظر‌خواهی می‌کرد اما برخلاف این انتظار معقول، بررسی‌ها نشان می‌دهد از سازمان جنگل‌ها در این مورد نظرخواهی نشده است. داده‌های غلط درباره طرح خروج دام از جنگل و آمارهای غیرواقعی نظیر تولید شش میلیون تن بذر بلوط در جنگل‌های زاگرسی دلیلی براین مدعاست. این سهل انگاری آقای وزیر، جامعه منابع طبیعی را به دفاع تمام قد از اندک بازمانده‌های میراث طبیعی کشور واداشته است. براین اساس برخی نکاتی که شایسته بود وزیر محترم جهادکشاورزی با استناد به آنها مانع از طرح چنین پیشنهادهایی شود، از زبان کارشناسان بازگو می‌شود.


ضرورت احیای جنگل‌های زاگرسی


آقای وزیر، جنگل‌های غرب کشور جنگل‌های رها شده محسوب نمی‌شوند. اگر از این جنگل‌ها بهره‌برداری نمی‌شود به‌دلیل وخیم بودن وضعیت آنهاست. این جنگل‌ها اکنون بیش از هرزمان دیگری نیاز به احیا دارند. همکاران شما در سازمان جنگل‌ها با وجود تنگناهای مالی، کمبود نیروی انسانی و نبود تجهیزات برای احیای این جنگل‌ها تلاش فراوانی کرده‌اند اما این تلاش‌ها کافی نیست. خوب است بدانید تمام مشکلاتی که هم‌اکنون دامنگیر جنگل‌های غرب و شمال و سایر جنگل‌های کشور شده ناشی از وجود دام و کشاورزی بی‌رویه در این مناطق است. اخیرا یکی از کارشناسان فائو در بازید از جنگل‌های زاگرسی بر این نکته صحه گذاشته و کشت زیراشکوب را عامل اصلی بروز پدیده خشکیدگی بلوط‌ها عنوان کرده است.


آقای وزیر، نخست به سراغ طرح خروج دام از جنگل می‌رویم. دکتر هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی در این باره می‌گوید: «صاحب‌نظران منابع طبیعی در سال 1331بنا به تخریب‌های ناشی از حضور دام و دامداران در جنگل، اجرای چنین طرحی را برای صیانت از جنگل‌ها ضروری اعلام کردند. این طرح از سال68 شروع شد و تا سال78 ادامه پیدا کرد. بنا به مصوبه هیأت وزیران، سازمان جنگل‌ها موظف شده ضمن صیانت از جنگل‌های شمال، طرح خروج دام از این عرصه را اجرا کند.» کیادلیری می‌افزاید: «توسعه کشاورزی به‌معنای توسعه اراضی نیست بلکه افزایش توانمندی کشاورزان است. برای نمونه، در حال حاضر بهترین زمین‌های شمال به‌خاطر عدم‌توانایی کشاورزان خشک شده و اراضی غرب کشور هم وضعیتی مشابه دارد. با وجود این، می‌خواهیم زمین‌هایی را که قابلیت کشت و زرع ندارند به کشاورزان واگذار کنیم.»


آقای وزیر، اگر فرصت کردید سری به جنگل‌های آفت زده زاگرس بزنید. براساس آماری که مسئولان سازمان جنگل‌ها اعلام کرده‌اند پدیده خشکیدگی حداقل دامن 300هزار هکتار از این رویشگاه‌ها را گرفته است (آمار واقعی بسیار فراتر از این است). کیادلیری در این باره می‌گوید: «خشکیدگی بلوط نشان‌دهنده فقر زمین است. بلوط که یک‌گونه اندمیک(منحصربه‌فرد) است که در آشیان خود در حال خشک شدن است؛ آلودگی خاک یکی از دلایل بروز این پدیده است. استفاده کشاورزان از کودهای نیتروژن دار و ازته عامل آلودگی خاک این رویشگاه‌هاست که باعث فقر خاک و در نهایت بروز پدیده خشکیدگی شده است. با این شرایط چگونه می‌خواهید از این رویشگاه بهره‌برداری کنید. بنا به آمار رسمی 5/5 و بنا به آمار غیررسمی شش میلیون دام در این جنگل‌ها وجود دارد. براساس این آمار، شمار دام‌های موجود در رویشگاه‌های غرب 2/2 برابر بیش از ظرفیت این عرصه‌هاست.»


آقای وزیر، استحضار دارید که یکی از مهم‌ترین کارکردهای جنگل‌های غرب کشور تأمین بیش از 40 درصد آب کشور است. با وجود این، از یک سو، پدیده خشکیدگی و آفات دامنگیر این جنگل‌ها شده و از سوی دیگر، تخریب‌های ناشی از طرح‌های عمرانی فاقد زیست‌محیطی نفس این رویشگاه‌ها را بریده است. علاوه براین، منطقه‌ای را نمی‌یابید که از کشت زیراشکوب جنگل در امان مانده باشد. کیادلیری در این باره تصریح می‌کند: «هر هکتار از جنگل دوهزار مترمکعب آب در خود ذخیره می‌کند. باوجود این، به‌دلیل تخریب‌ها، میزان فرسایش خاک در این رویشگاه‌ها سالانه 15تا 25تن در هر هکتار متغیر است. در واقع 75درصد فرسایش به‌دلیل فرسایش خاکی است زیرا پوشش گیاهی تخریب شده و قادر به جذب باران نیست.»


قابلیت جنگل‌ها در مهار گردوغبار


این استاد دانشگاه درباره دیگر کارکردهای جنگل خاطرنشان می‌کند: «هر هکتار جنگل چهار تن کربن در خود ذخیره می‌کند. هزینه فیلتر کردن هر تن کربن بالغ بر 300دلار است. این ثروت بالقوه‌ای است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته خریدار آن هستند. علاوه براین، هر هکتار جنگل 280کیلوگرم گردوغبار را جذب می‌کند. به‌نظر شما کشوری که گردوغبار تا درون یخچال‌های پایتخت‌نشینانش پیشروی کرده تا چه اندازه نیازمند حفاظت از این جنگل‌هاست؟ بدیهی است نابودی جنگل‌ها و تنوع زیستی نه‌تنها این قابلیت‌ها را از بین می‌برد که باعث فقر آب و طغیان آفات می‌شود؛ آفاتی که خسارات آن جبران‌ناپذیر است. برای نمونه، بررسی‌ها نشان می‌دهد که طغیان یکی از آفت‌هایی که دامنگیر جنگل‌های شمال شده بیش از 100میلیارد تومان خسارت به‌بار آورده است.»


کیادلیری درادامه از خسارت‌های ناشی از کشت و زرع و حضور دام در عرصه‌های جنگلی سخن به میان می‌آورد: «براساس سرشماری سال 64، وجود بیش از چهار میلیون و 370هزار واحد دامی در جنگل‌های شمال باعث پاک‌تراشی و قطع کامل 57هزار هکتار جنگل برای ساخت اتراق گاه و دامسراها شد و طی همین زمان 11میلیون مترمکعب چوب از بین رفت. به همین دلیل، طرح خروج دام از جنگل در دستور کار قرارگرفت و تا سال87 حدود یک میلیون و 250هزار واحد دامی از جنگل‌های شمال خارج شد. با اجرای این طرح 38888خانه‌سرا، 8864 دامسرا و 4531مورد مستثنیات خریداری و 1800هکتار از اراضی جنگلی در شمال آزاد شد. در پی اجرای این طرح، رویش جنگل‌ها در مناطق آزاد شده به میزان یک‌میلیون مترمکعب افزایش و مصرف هیزم حدود 44155مترمکعب کاهش یافت ضمن آنکه 4500هکتار از اراضی جنگل کاری شد با وجود این پیامدهای مثبت، طی سال‌های84 تا سال87 اعتبارات مربوط به اجرای این طرح 84/5درصد کاهش یافت.»


خسارت 400میلیاردی دام در جنگل‌های شمال


کیادلیری می‌گوید: «بنا به آمار غیررسمی حدود شش‌میلیون واحد دامی در جنگل‌های شمال وجود دارد. از آنجا که هر واحد دامی 180روز در این عرصه‌ها چرا می‌کند اگر روزانه هر دام فقط دونهال بخورد هر سال در جنگل‌های شمال فقط دومیلیارد نهال قربانی چرای دام‌ها می‌شود.» به گفته وی برای احیای جنگل‌ها «در هر هکتار دو هزار نهال کاشته می‌شود براین اساس با نهال‌هایی که دام‌ها می‌خورند می‌توان سالانه یک میلیون هکتار جنگل کاری کرد. اگر هزینه هر نهال 200تومان باشد خسارت نهال‌هایی که دام‌ها در جنگل‌های شمال می‌خورند بالغ بر 400میلیارد تومان است ؛خسارت کوبیدگی خاک، کاهش زادآوری و فرسایش خاک را هم باید به این میزان افزود.»


این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به اینکه حاشیه‌نشینان جنگل پنج‌درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، تأکید کرد:«جنگل‌ها جزو انفال و متعلق به همه مردم است. متعلق به دولت نیست براین اساس چگونه می‌خواهند آنچه را که متعلق به همه مردم است و حیات کل کشور به آن وابسته است به پنج‌درصد واگذار کنند.»

خروج دام از جنگل، یکی از راهکارهای حفظ میراث طبیعی است


برخلاف مسئولانی که بدون پشتوانه درباره منابع طبیعی و رویشگاه‌های جنگلی اظهارنظر می‌کنند روز گذشته مسئول طرح خروج دام از جنگل سازمان جنگل‌ها با بیان اینکه مهم‌ترین عامل تخریب جنگل وابستگی خانوارها و دام به آن است افزود: متأسفانه دستگاه‌ها و نهادهای مربوطه خود را برای اجرای طرح خروج دام از جنگل موظف نمی‌دانند. این دیدگاهی است که همه کارشناسان و صاحب‌نظران منابع طبیعی برآن صحه می‌گذارند.


میربهاء‌الدین شفاهی افزود: عدم‌برخورد قاطع و سریع دستگاه‌های قضایی با متخلفین و متمردین اجرای طرح یکی دیگر از موانع اجرای این طرح است.


به گفته وی وجود معضلات روز‌افزون اجتماعی، اقتصادی و وابستگی فزاینده روستائیان به عرصه‌های منابع طبیعی به‌دلیل توسعه‌نیافتگی این مناطق، افزایش جمعیت، تنوع تقاضا در آبادی‌ها و دسترسی آسان به منابع طبیعی نسبت به سایر منابع، روند خروج خانوار و دام از جنگل را با مشکل مواجه کرده است.


شفاهی ادامه داد: با وجود اینکه پس از تصویب این طرح در سال82 با عنوان طرح صیانت از جنگل‌های شمال و ماده 15قانون افزایش بهره‌وری کشاورزی و منابع طبیعی،‌ دولت موظف به اجرای طرح مذکور است، منابع و اعتبارات مورد نیاز تأمین و ارائه نمی‌شود.


مسئول طرح خروج دام از جنگل سازمان جنگل‌ها درخصوص نتایج عدم‌اجرای این طرح گفت: براساس داده‌های مطالعاتی طرح جامع مقدماتی در سال64، بدون اجرای این طرح تا سه دهه بعد جنگل‌های منطقه به کلی تخریب و منهدم می‌شد که با اجرای آن ضمن جلوگیری از این روند، هزینه‌های احیا و جنگل‌کاری منطقه نیز در بسیاری از عرصه‌ها به‌دلیل زادآوری و تجدید حیات کاهش یافته است.


شفاهی با بیان اینکه تا سه دهه پیش بیش از چهار میلیون دام در جنگل‌ها وجود داشت، افزود: طبق آخرین آمار در سال90 این تعداد به یک‌میلیون دام رسیده است، همچنین چهارهزار و 449خانوار از جنگل‌ها خارج شده‌اند. وی درباره روش‌های خروج دام و خانوار از جنگل اظهار کرد: از سال68 تا‌کنون که این طرح به اجرا درآمده اقداماتی ازجمله ادغام آبادی‌های کوچک و ناپایدار در روستاهای بزرگ داخل جنگل، ایجاد اشتغال در طرح‌های جنگلداری وتأمین و واگذاری زمین معادل ارزش مبلغ مابازای خروج دام از جنگل انجام شده است.این گزارش می‌افزاید: با توجه به نتایج خوب خروج دام از جنگل انتظار می‌رود مسئولان به جای طرح‌هایی که فاقد پشتوانه کارشناسی است با تمهیدات لازم زمینه خروج کامل دام از رویشگاه‌های جنگلی را فراهم سازند.


 

قدیمی‌ترین باغ گیاه‌شناسی کشور درآستانه تخریب

بنا به تصمیم شورای تأمین استان مازندران، عبور جاده از باغ گیاه‌شناسی نوشهر با توجیه اتصال کمربندی به بندر در دستور کار قرار گرفته است.

به نقل از همشهری- هشتم آبان‌ماه سال89، شماری از نیروهای اداره کل بنادر و کشتیرانی با ماشین‌آلات سنگین راهسازی به‌صورت غیرقانونی و بدون مجوز وارد باغ شده و با تخریب سه هکتار ازعرصه‌های این باغ خسارات جبران‌ناپذیری به آن وارد کردند. این تخریب‌ها گرچه با پیگیری مسئولان وزارت جهادکشاورزی و با مساعدت تحسین برانگیز مراجع قضایی متوقف شد، اما شنیده‌ها حاکی از آن است که ازسرگیری این عملیات مخرب در شورای تأمین استان به تصویب رسیده و براساس این تصمیم قرار است برخلاف نظر همه صاحب‌نظران، کارشناسان و اعضای هیأت علمی منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور این جاده احداث شود.

 


جاده، حساس‌ترین بخش باغ را هدف گرفته


 


مهندس عیسی مومن، معاون مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها ومراتع و رئیس باغ‌های گیاه‌شناسی کشور در این‌باره به همشهری گفت: چنانچه جاده مورد نظردر فاصله‌ای کمتر از 300متر با باغ احداث شود تهدیدی جدی برای گونه‌های منحصربه‌فرد موجود دراین ایستگاه تحقیقاتی خواهد بود و بدیهی است هرچه این فاصله کمتر باشد میزان آسیب‌ها بیشتر خواهد بود. وی ضمن ابراز تأسف از تخریب ارزشمندترین باغ گیاه‌شناسی کشور تصریح کرد: بنا به اذعان کسانی که احداث جاده را پیگیری می‌کنند با ساخت این جاده روزانه حداقل 500کامیون در مسیر مورد نظر تردد خواهند کرد. این درحالی است که این جاده قدیمی‌ترین قطعه باغ را هدف گرفته؛ قطعه‌ای که شکل‌گیری باغ از آنجا آغاز شده و به‌دلیل وجود گونه‌های گیاهی نادر خارجی و ایرانی بیش از سایر بخش‌های باغ اهمیت دارد.


این پژوهشگر منابع طبیعی با تأکید بر اینکه هرگونه عملیات اجرایی در ضلع شمالی باغ که فاصله آن کمتر از 300متر با باغ باشد خسارات جبران‌ناپذیری را سبب می‌شود خاطرنشان کرد: کسانی که بی‌توجه به هشدارهای دلسوزانه صاحب‌نظران و پژوهشگران منابع طبیعی بر احداث این جاده اصرار می‌کنند باید خودشان پاسخگوی تخریب این مرکز تحقیقاتی باشند؛ مرکزی که بی‌هیچ شک و تردیدی یکی از مهم‌ترین منابع و ذخایر ژنتیک کشور محسوب می‌شود و فراتر از ارزش‌های ملی و منطقه‌ای ازاهمیت جهانی برخوردار است. به گفته وی این شیوه برخورد با منابع طبیعی باعث سرخوردگی کارشناسان و اعضای جامعه منابع طبیعی کشور می‌شود.


 


واگذاری ایستگاه قراخیل


 


آنطور که برخی منابع آگاه خبرمی دهند براساس تصمیم شورای تأمین استان علاوه برآنکه عبور جاده از باغ گیاه‌شناسی نوشهر قطعی شده، قرار است ایستگاه تحقیقاتی قراخیل نیز به پارک فناوری واگذار شود. این ایستگاه تحقیقاتی که در حدفاصل قائم شهر وبابل واقع شده یکی از مراکز مطالعاتی محصولات زراعی محسوب می‌شود و با سه ارگان بین‌المللی همکاری تنگاتنگ دارد. کارشناسان معتقدند گرچه این ایستگاه به پارک فناوری واگذار می‌شوداما با این واگذاری، ایستگاه قراخیل مهم‌ترین کارکرد خود را که تولید دانش علمی است از دست می‌دهد.


گزارش‌های دریافتی همشهری حاکی از آن است که اعضای هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران با واگذاری ایستگاه تحقیقاتی قراخیل به پارک فناوری و از سرگیری عملیات جاده درباغ گیاه‌شناسی نوشهر مخالفند و با ارسال نامه‌ای به مراکز ذی‌ربط این اعتراض خود را منعکس کرده‌اند. این درحالی است که پیش از این هم اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها (در حوزه منابع طبیعی و کشاورزی) با امضای نامه و ارسال آن به دفاتر مسئولان ارشد نظام خواهان مصون ماندن باغ گیاه‌شناسی نوشهر شده بودند.


 


باغی به وسعت یک سرزمین


 


باغ گیاه‌شناسی شمال کشور (نوشهر) به لحاظ وسعت، دومین باغ گیاه‌شناسی کشور محسوب می‌شود و از نظر قدمت، قبل از سال1335و در وسعت 35هکتار تأسیس شده است. در حال حاضر بالغ بر 800گونه از گونه‌های گیاهی نادر داخلی و خارجی را درخود جای داده است. این‌گونه‌های گیاهی طی سالیان متمادی با تغییرات شرایط محیطی سازگار شده و به بذر نشسته‌اند و سال‌هاست که به‌طور مستمر از نهال‌های آنها در جنگل‌کاری‌ها، پارک‌ها و فضای سبز کشور استفاده می‌شود.


باغ گیاه‌شناسی نوشهر که با شماره 17795 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و از آن به‌عنوان یکی ازشناخته‌شده‌ترین باغ‌های گیاه‌شناسی جهان نام برده می‌شود علاوه بر ارزش تحقیقاتی و مطالعاتی، تنها باغ گیاه‌شناسی ناحیه هیرکانی (ناحیه اکولوژیک که شمال ایران در آن قرار دارد) محسوب می‌شود و در مجامع بین‌المللی نظیر اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت از اهمیت و اعتبار ویژه‌ای برخوردار است.

 بررسی‌ها نشان می‌دهد احداث راه دسترسی بندر به کمربندی نوشهر که بخشی از آن از داخل باغ گیاه‌شناسی عبور می‌کند نخستین بار در سال 1382 از سوی اداره کل بنادر و دریانوردی مازندران طرح شد اما این طرح از همان ابتدا با مخالفت وزارت جهادکشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، سازمان جهادکشاورزی مازندران و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران مواجه شد؛ با وجود این به‌نظر می‌رسد نه این مخالفت‌ها و نه اعتراضات جامعه دانشگاهی نتوانسته است مانع از احداث این جاده شود.

جاده کمربندی باغ گیاه‌شناسی نوشهر را آسفالت می‌کند

زیست بوم / صدرا محقق:  از ساری خبر می‌رسد استاندار مازندران در جلسه شورای تامین استان بر ساخت و عبور جاده کمربندی بندر نوشهر از وسط زمین‌های باغ گیاه‌شناسی تاکید کرده است. این یعنی بار دیگر ماشین‌های سنگین راهسازی تیز کرده‌اند برای تخریب باغ گیاه‌شناسی نوشهر، حالا سومین سال پیاپی است که در این فصل از سال این خبر منتشر می‌شود. اول بار در پاییز سال ۸۹ بود که خبر هجوم به باغ گیاهشناسی نوشهر منتشر شد، در آن سال اداره‌کل بنادر و دریانوردی مازندران به بهانه احداث مسیر بندر به کمربندی، بدون مجوز از مراجع ذی‌صلاح، با ماشین‌آلات سنگین راهسازی‌ وارد باغ گیاه‌شناسی نوشهر شد. با این حال مقاومت کارکنان و اعضای هیات علمی این مرکز تحقیقاتی، مانع از انجام پروژه شد، اگرچه تعدادی درختان ارزشمند، پوشش گیاهی و خاک بیولوژیک مورد تحقیق، در این حمله آسیب دید.

۱۵ ماه بعد بار دیگر تلاش‌ها برای از سر‌گیری ساخت این کمربندی شروع شد اما باز هم با واکنش رسانه‌ها، دوستداران محیط‌زیست و میراث طبیعی کشور و مقاومت مسوولان این باغ کار به نتیجه نرسید. حال که استاندار مازندران بار دیگر این بحث را طرح کرده باید منتظر بود و دید آیا این بار هم این باغ منحصر به فرد از این خطر جان بدر می‌برد یا نه. در همین رابطه عیسی مومن، معاون موسسه تحقیقات و مسوول پیگیری امور باغ‌های گیاه‌شناسی استان‌های کشور به شرق می‌گوید: «خبری که به ما رسیده تاکید استاندار مازندران بر لزوم ساخت جاده کمربندی بندر نوشهر از میان زمین‌های باغ گیاه‌شناسی است، بر اساس شنیده‌ها وی در این جلسه گفته است ما ایجاد این جاده را تصویب می‌کنیم، البته و خوشبختانه هنوز این خبر به صورت رسمی و دولتی منتشر نشده اما به نظر من آن را می‌توان از منظر زمینه‌سازی برای شروع پروژه و بررسی کردن واکنش‌ها دانست.»

این مقام مسوول در پاسخ به پرسش «شرق» مبنی بر اینکه آیا مسیر دیگری برای عبور این جاده وجود ندارد می‌گوید: «من تا سال گذشته به عنوان نماینده موسسه تحقیقات جنگل‌ها در جلسات پیرامون این موضوع در استان مازندران شرکت می‌کردم، در همان دوره چندین پیشنهاد جایگزین برای مسیرهای عبور این جاده داده بودیم اما مسوولان با این استدلال که این مسیرها از زمین‌ها و خانه‌های مردم عبور می‌کند و هزینه آن زیاد می‌شود با آنها موافقت نمی‌کردند، مسوولان با همین استدلال به دنبال کسب مجوز عبور از زمین‌های باغ گیاه‌شناسی به عنوان زمین‌های دولتی هستند که هزینه کمتری برای آن پرداخت کنند.» بر اساس گفته‌های مومن اگر این جاده از میان زمین‌های باغ گیاه‌شناسی و نزدیکی مجموعه‌های ارزشمند گونه‌های گیاهی آن عبور کند نابودی و تخریب این باغ حتمی است.

علاوه بر این محمد درویش، کارشناس محیط زیست نیز پیرامون اهمیت این باغ به شرق می‌گوید: «این باغ قدیمی‌ترین باغ اکولوژی ایران و خاورمیانه است و ۸۰ سال قدمت دارد، باغ گیاه‌شناسی نوشهر را می‌توان اصلی‌ترین ذخیره‌گاه و موزه‌ای از اولین پژوهش‌هایی که در زمینه منابع طبیعی کشور انجام شد دانست، همچنین بسیاری از اساتید برجسته کنونی منابع طبیعی کشور دوران کارآموزی و دانشجویی خود را در این باغ گذرانده‌اند.»

او می‌افزاید: «در این باغ چندین و چند گونه گیاهی منحصر به فرد وجود دارد، حرف ما این است که می‌توان مسیر کمربندی نوشهر را از کنار این باغ عبور داد و نیازی به تخریب باغ نیست، چرا برای کاهش هزینه‌های جاده کمربندی یکی از سرمایه‌های مهم و منحصر‌به‌فرد منابع طبیعی کشور قرار است تخریب شود.»باغ گیاه‌شناسی نوشهر که به لحاظ وسعت، دومین باغ گیاه‌شناسی کشور محسوب می‌شود قبل از سال۱۳۳۵ و در عرصه‌ای به وسعت ۳۵هکتار تاسیس شده و در حال حاضر، بیش از ۸۰۰گونه منحصر به‌فرد از انواع گیاهان داخلی و خارجی را در خود جای داده است. علاوه براین، در این باغ که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، ۲۰هزار نمونه گیاهی که از نقاط مختلف شمال کشور جمع‌آوری‌شده در هر باریوم (مجموعه) با آرشیو علمی و فنی نگهداری می‌شود.

روزنامه شرق – شماره ۱۶۵۴ – ۱۳۹۱ سه شنبه ۳ بهمن ۹۱

تجاوز دوباره به باغ گیاهشناسی نوشهر! چرا؟


"‏مسعود بُربُر، روزنامه شرق- بسیاری از اخبار و گزارش‌های حوزه‌های گوناگون رسانه‌های ایران را می‌توان با یک سرکلیشه ثابت منتشر کرد: میراث در خطر. و در این ستون ثابت همه رسانه‌ها می‌توان از میراث فرهنگی نوشت یا میراث طبیعی. می‌توان از زیست‌جهان مشترک اجتماعی نوشت و از خاطرات ماندگار. می‌توان از تاریخ نوشت، یا از محیط زیست. فرقی نمی‌کند، این‌ها همه در خطرند. همه تلاشی هم که رسانه‌ها می‌کنند تا این اخبار را پوشش دهند دو هدف اصلی را دنبال می‌کند. یکی ایجاد دغدغه عمومی در میان مردم و مسئولان، بدان امید که کمتر گزارشگر فاجعه باشیم، و دوم، هدف همیشگی اطلاع‌رسانی که شاید از بروز فاجعه‌ پیشگیری کند. فرقی هم نمی‌کند که موضوع خبر، وضعیت ناخوشایند نماد شهر تهران در میدان آزادی باشد، یا جاده‌ای که از قلب منطقه امن یوزپلنگ در حال انقراض ایرانی گذشته است. با هر خبرنگاری هم که صحبت کنی و از شیرین‌ترین لحظه‌های زندگیش بپرسی، ارجاعش به همین گزارش‌ها پیوند می‌خورد و احتمالا از پیامکی یا پیامی خواهد گفت که یک روز صبح دریافت کرده و مثلا محتوایش این بوده که با انتشار گزارش شما، فاجعه‌ای که از آن نوشته بودید، رخ نداد.

تلخ است که آدمی چیزی که دوست دارد را از دست بدهد. تلخ‌تر اما آن است که معشوق و مطلوبی را از خطری برهانی و از خطر از دست دادنش، با تلاشی بی‌امان نجات یابی، ودرست آن هنگام که اندیشه و دل به آسایش سپرده‌ای، در خبری شگفت ببینی رفته آن چه نباید می‌رفت. آری، تلخ‌ترین آن است که بازیافته‌ای را از دست بدهی.

دو سال پیش بود که تعدادی از روزنامه‌نگاران محیط زیست کشور آن شیرینی را چشیدند و اکنون به هراس این تلخ‌ترین نشسته‌اند. پاییز سال ۱۳۸۹ بود که اداره کل بنادر و دریانوردی مازندران در آغازین ساعات صبح، با بیل مکانیکی و لودر به جان باغ گیاهشناسی نوشهر افتاد. فریاد کارشناسان بلند شد، رسانه‌ها زبان کارشناسان شدند، و سرانجام رسانه‌ها و کارشناسان موفق شدند. پیگیری‌های سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، به حکم دادستانی در توقف بروز فاجعه منجر شد و روزنامه‌نگاران محیط زیست کشور، توقف فاجعه را خبری خوش مخابره کردند. مگر ما چند باغ گیاه‌شناسی همچون باغ نوشهر داریم با درختان نود ساله، گونه‌هایی منحصر به فرد، و فضایی آرام که به زیستگاهی تازه برای پرندگان حتی بدل شده باشد؟

حالا با گذشت بیش از یک سال طبق اعلام نظر استاندار مازندران، در جلسه شورای تأمین استان، واگذاری اراضی باغ گیاهشناسی نوشهر برای بندر نوشهر و همچنین اراضی ایستگاه قراخیل قائم شهر برای پارک فناوری قطعی شده است و این جز به معنای قانونی شدن تجاوز به این باغ دیرینه نمی‌تواند بود. آن بار که مجوزی درکار نبود خبرنگاران و فعالان محیط زیست خون دل خوردند تا ویرانی متوقف شد، این بار اما چه بنویسند؟ فعالان محیط زیست مازندران به کدام بی‌قانونی اعتراض کنند؟

خبرنگاران چندبار دیگر بنویسند که این باغ بیش از ۸۰۰ گونه منحصر به‌فرد از انواع گیاهان داخلی و خارجی را در خود جای داده است، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، و ۲۰هزار نمونه گیاهی که از نقاط مختلف شمال کشور جمع‌آوری‌شده در هر مجموعه آن با آرشیو علمی و فنی نگهداری می‌شود؟ کارشناسان چندبار دیگر بگویند که در سراسر باغ پایه‌هایی از بلند مازو، نمدار، توسکا و ممرز وجود دارد که بیش از ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال عمر دارند و در این باغ، تنها پایه بلوط چوب پنبه و قدیمی‌ترین پایه‌های دارتالاب و ژینکو در کشور موجود است؟

با این همه، نام رسانه را با امید گره زده‌اند و روزنامه‌نگار را مرام به سوگ نشستن نیست و به سوگ بازیافته‌ای نشستن هرگز! از همین روست که دوباره تمام صفحه‌های زیست محیطی رسانه‌ها از باغ گیاهشناسی نوشهر خواهند گفت و خبرنگاران محیط زیست کشور در پوشش اخبار باغ بر هم پیشی خواهند گرفت و راه را بر بولدوزرها و لودرها خواهند بست. ایستگاه تحقیقات نوشهر سال ۱۳۱۰ پایه‌گذاری شده است. برای این باغ هشتاد سال زحمت کشیده‌اند، می‌دانید؟