حقیقت سیاهی که عامل نارنجی فریاد میزند!
بیشک یکی از مهیبترین و احمقانهترین جنگهایی که بشریت در طول نیم قرن
اخیر تجربه کرده است، جنگ ویتنام بود که سبب مرگ میلیونها انسان، نابودی
صدها هزار هکتار از مرغوبترین اراضی کشاورزی، رویشگاههای جنگلی،
محدودههای تالابی و تاراج بیبرگشت برخی از مهمترین گونههای گیاهی و
جانوری در آسیای جنوب شرقی، به ویژه کشورهای ویتنام، لائوس و کامبوج شد.
از پایان این جنگ، حدود 40 سال میگذرد؛ اما اینک آشکار شده است که آثار یکی از مهمترین جنایتهای رخ داده در آن – موسوم به عامل نارنجی یا Agent Orange - هنوز باقی مانده، آنگونه که دولت ایالات متحده آمریکا، برای نخستین بار پذیرفته است
تا هزینه مهار و جبران این بحران را در محدودهی کوچکی از منطقه بپردازد.
امّا به راستی مگر میشود یک نسخهی خطی از یک کتاب یگانه را که در آتش
جهالت و آزمندی ما سوخته است، دوباره احیاء کرد؟ مگر میشود آن 400 هزار
قربانی این جنایت را زنده کرد یا آن 500 هزار نفری که برای همیشه معلول
شدند را سالم ساخت یا آلام و درد نزدیک به دومیلیون انسان دیگری که همچنان
از عقوبتهای آن فرمان مرگبار رنج میکشند را کاهش داد؟ و مگر میشود
تاراج گستردهی ژنتیکی، تخریب هزاران هکتار جنگل و نابودی بخش قابل توجهی
از تنوع زیستی این منطقه را درمان کرد؟ مگر نمیبینیم که هنوز آثار ماده
سمی و بسیار خطرناک دیوکسین در شیر مادران ویتنامی، در خون سربازان آن زمان
آمریکایی و در منابع آب و خاک منطقه وجود دارد؟
تأسفبرانگیزتر و حیرتبارتر آن که فرمان این قتل عام گسترده در زمان برخی
از رؤسای جمهوری آمریکا صادر شد که از قضا به محبوبیت و شهرت بیشتر خویش
در تاریخ آمریکا فخر میفروشند؛ رهبرانی چون آیزنهاور و جان اف کندی که
شوربختانه، نام برخی از خیابانهای اصلی پایتخت هم تا پیش از پیروزی انقلاب
به نام ننگینشان سند خورده بود!
درصورتی که آنها بی شک در شمار
بزرگترین جنایتکارهای جنگی و عاملان نسلکشی بشری هستند؛ ددمنشانی که
دستور دادند تا متجاوز از 75 میلیون و هفتصد هزار لیتر علفکش شیمیایی و
برگزدا بر روی جنگلهای ویتنام، شرق لائوس و بخشهایی از کامبوج فروریخته
شود و این عمل جنایتکارانه را در بین سالهای 1961 الی 1971 میلادی ادامه
دادند. آیا به راستی بین آنها با خونریزانی چون صدام حسین یا پل پت یا
قصاب بالکان – راتکو ملادیچ - فرق چندانی وجود دارد؟
حقیقت تلخ و سیاهی که این رخداد ننگین موسوم به عامل نارنجی فریاد میزند، آن است که تنها آن بخش از حقیقت را باید بدانیم، تنها آن تکهای از ددمنشیها را باید به خاطر بسپاریم و تنها آن جنایتهایی را باید به عنوان جنایت محیط زیستی محکوم کنیم که گرانیگاه صاحبان قدرت را در جهان امروز نلرزاند و متأسفانه آن چیزی که به عنوان جریان آزاد اطلاعرسانی از آن یاد میشود، با واقعیتی که باید وجود داشته باشد، فرسنگها فاصله دارد. به نظرم، نمایندگان رسمی ایران، زمانی که در مجامع بینالمللی مرتبط با محیط زیست شرکت میکنند، باید همواره به یاد جهانیان بیاندازند: آنهایی که بیشتر لاف زده و دم از محیط زیست در جهان امروز میزنند، خود کارنامهای سخت ننگین و طبیعتستیزانه دارند.



این تارنما، سخنگاه رسمي يك تشكل علمي پژوهشي است كه وارد سیزدهمين سال حيات خود شده و میکوشد تا هم دیدگاههای اعضای هیأت علمي شاغل در بخش تحقيقات منابع طبيعي را بازگو كند و هم تعاملي سازنده و افزاينده با ديگر دلسوزان و صاحبنظران اين حوزه برقرار سازد. چنين است كه پيشاپيش دست همهي عزيزاني كه در اين مهم به ياري طبيعت ناب سرزمين مادري بشتابند، ميفشاريم و از ديدگاهها و مقالات ارساليشان استفاده كرده، در صورت تمايل به نام خودشان منتشر خواهيم كرد.