ديدگاه محمد درويش در باره چهارمين نشست علمي انجمن
سد سازی هم میتواند رحمت باشد و هم میتواند لعنت!

اين سخن استاد احمد آل ياسين بود كه البته برخي از شركتكنندگان به نمايندگي فاطمه ظفرنژاد با بخش دوم آن موافقتر بودند.
ظفرنژاد، به ويژه آنجا كه با نمايش فيلمي از سد تازه افتتاح شده البرز و پاياب هنوز آباد رودخانهاش در شهرستان بابل، امكان مقايسه را براي بينندگان نسبت به خشكهرود كنوني تجن در ساري (كه بعد از ساخت سد كاملاً پايابش خشك شده و به زبالهداني بدل شده بود) فراهم آورد، حرف خود را با شفافيت هر چه تمامتر زد.

افزون بر آن، خانم احمدي لفوركي هم به نمايندگي از اهالي مصيبتزده لفور اعلام كرد كه نهتنها برخي از مخالفان ساخت سد در لفور به زندان افتادهاند، بلكه يكي از زندانيان پس از آزادي به دليل بيماري فوت كرد و درواقع – به گفته او - دق كرد! مشابه بلايي كه بر سر خيلي ديگر از اهالي لفور آمده كه حاضر به ترك آبادي خويش نشدهاند. علاوه بر اين، خانم احمدي اشاره كرد كه دولت حتا به بسياري از تعهدات خود و قولهايي كه به مردم محلي براي جبران خسارت داده بود، عمل نكرده است.
آل ياسين امّا با كمك گرفتن از نلسون ماندلا كه گفته بود: «مشکل سدها نیست، مشکل تشنگی است، مشکل خاموشی روستاهاست. کلبههای روستائیان بدون روشنایی، بدون آب آشامیدنی و بدون بهداشت است. دوران جمع آوری و حمل آب با دست سپری شده است.»
با زبان بي زباني تأكيد كرد: مشكل اصلي سؤ مديريت يا فقدان مديريت صحيح در بخش آب است؛ مشكل ساخت سدهاي فرمايشي و دستوري، بدون لحاظ موازين علمي و ويژگيهاي فني و جانمايي صحيح است.
این تارنما، سخنگاه رسمي يك تشكل علمي پژوهشي است كه وارد سیزدهمين سال حيات خود شده و میکوشد تا هم دیدگاههای اعضای هیأت علمي شاغل در بخش تحقيقات منابع طبيعي را بازگو كند و هم تعاملي سازنده و افزاينده با ديگر دلسوزان و صاحبنظران اين حوزه برقرار سازد. چنين است كه پيشاپيش دست همهي عزيزاني كه در اين مهم به ياري طبيعت ناب سرزمين مادري بشتابند، ميفشاريم و از ديدگاهها و مقالات ارساليشان استفاده كرده، در صورت تمايل به نام خودشان منتشر خواهيم كرد.